تغییرات و پیشرفت در دنیای فناوری و دیجیتال ، سازمان ها را بر آن داشته تا قبل از اینکه مانند برخی دیگر از غول های اقتصادی گذشته زیر امواج سهمگین این تحولات غرق شوند، فکری به حال کسب وکار خود کرده و سازمان خود را متناسب با تغییرات عصر حاضر متحول کنند. در فضای سازمانی، تحول را یک فرآیند فراگیر می دانند که منجر به جهت گیری سازمان در مسیری نوین شده و آن را به سطحی بسیار بالاتر از اثربخشی ارتقا دهد. باتوجه به اینکه در حال حاضر سوءبرداشت های بسیاری در مورد تحول دیجیتال وجود دارد و هر کسی از ظن خود و معمولاً به غلط آنرا همراهی مینماید، در این مقاله بر آن هستیم که تعریف مناسبی از این اصطلاع ارائه نماییم.
به دلیل اینکه تحول دیجیتال یا Digital Transformation برای هر شرکت شکل متفاوتی دارد، ارائه یک تعریف واحد از آن کاری دشوار است. اما، به طور کلی، تحول دیجیتال، یکپارچه سازی فناوری های دیجیتال با تمام زمینه های کسب و کار است. این یکپارچه سازی سبب تغییرات بنیادینی در مورد عملکرد و نحوه ارزش رسانی به مشتری می شود. به علاوه اینکه این کار یک تغییر در فرهنگ سازمانی است که نیاز به چالش با وضعیت موجود دارد. به این معنی که گاهی نیاز است از فرآیندهای کسب و کار قدیمی که شرکت بر پایه آن ها ساخته شده است کنار گذاشته شود تا بتوان فعالیت های جدید و متناسب تری را انجام داد. تحول دیجیتالی، فاصله میان انتظارات مشتری دیجیتال و ارزش واقعی تحویلی به او را از بین می برد. یک تعریف از Agile Elephant بر روی تمام راه هایی که کسب و کارها ممکن است برای بهبود وضعیت فعلی به کار رود تاکید دارد. بر اساس این تعریف تحول دیجیتال نیاز به تغییر در رهبری، تفکر متفاوت، تشویق به نوآوری و مدل های جدید کسب و کار و افزایش استفاده از تکنولوژی جهت بهبود تجربه کارکنان، مشتریان، تامین کنندگان، شرکا و ذی نفعان است.
استراتژی های مدرن تحول دیجیتال به شکل روز افزون راه های پیچیده را با فناوری های دیجیتالی ساده تر جایگزین می کنند. امروزه کسب و کارها از این استراتژی ها به منظور بهبود بهره وری، کنترل هزینه ها و بهبود ارزش های سازمانی استفاده می کنند. تحول دیجیتال همچنین دنیایی از راه حل ها و فرایندهای جدید به روی کسب و کارها باز می کند؛ یک استراتژی تحول مؤثر که منحصراً متناسب با نیازهای یک سازمان خاص طراحی شده است. برای اینکه کسب و کاری بتواند در بازار رقابتی دنیای مدرن جایگاه خود را حفظ کند، تحول دیجیتال امری ضروری است. سازمانهای کمی هستند که می توانند بدون یک برنامه استراتژیک به منظور اتخاذ یک فناوری پرسود دوام بیاورند. تحول دیجیتال، تغییری شگرف در عملکرد یک سازمان و یا یک کشور با محوریت فناوری های تحول آفرین است. اینترنت اشیا، رایانش ابری، اپلیکیشن های موبایل، رسانه های اجتماعی، واقعیت مجازی و افزوده، تحلیل گری داده، هوش مصنوعی و بلاک چین از مهم ترین انواعِ فناوری های تحول آفرین هستند. تأکید می کنم تحول دیجیتال به معنی استفاده تزئینی و مدگرایانه از فناوری های نامبرده نیست، بلکه زمانی می توانیم مدعی تحول دیجیتالی شویم که این فناوری ها، مدل های کسب وکار، تجربه های ذی نفعان مانند مشتریان و کارکنان در سطح سازمانی و شهروندان در سطح ملی و فرایندهای عملیاتی ما را به نحو مطلوبی زیر و رو کرده باشند.
برخی از سازمان ها تحول دیجیتال را بصورت یک رویکرد یکپارچه و با یک ساختار و مسیر مشخص در نظر می گیرند و برروی ابعاد تحول سازمانی متمرکز می شوند که این تفکر تا حد زیادی اشتباه می باشد و از نگاه کلان مورد تأکید در تحول دیجیتال تا حدی فاصله دارد. برای جلوگیری از این اشتباه، در یک دسته بندی کلان می توان انواع تحول دیجیتال را در چهار گروه کلی دسته بندی کرد:
1. تحول فرآیندهای سازمانی یا process transformation
2. تحول مدل کسب و کار یا business model transformation
3. تحول دامنه کسب و کار یا Domain Transformation
4. تحول فرهنگی و سازمانی یا coltural/organizational Transformation
برخی از رهبران احساس می کنند اصطلاح "تحول دیجیتال" بسیار گسترده است و نمی توان به سادگی آن را اجرا کرد! حتی برخی از این اصطلاح می ترسند. اما عملی کردن آن اهمیت زیادی دارد. به هر حال سازمان های امروزی در نقاط مختلف در مسیر تحول دیجیتال قرار دارند. اگر احساس می کنید در این زمینه گیر کرده اید، اصلا نگران نباشید، چون تنها نیستید. یکی از سخت ترین سؤالاتی که در مورد تحول دیجیتالی وجود دارد این است که چگونه می توان از چالش های اولیه عبور کرد و به مرحله اجرا رسید. بسیاری از CIO ها و سازمان ها فکر می کنند که در تحول دیجیتالی نسبت به بقیه بسیار عقب هستند، در حالی که اینطور نیست. در دو سال اخیر و با وجود اپیدمی COVID-19، فوریت جدیدی برای تحقق اهداف تحول دیجیتال به وجود آمده است و بسیاری از سازمان ها خود به خود مجبور به ورود در این زمینه شده اند. با این حال رهبران فناوری اطلاعات با چالش هایی از جمله بودجه، درگیری با استعدادها و تغییرات فرهنگی دست و پنجه نرم می کنند. به هر حال سواد دیجیتال اهمیت زیادی در این زمینه دارد. در این مقاله به همین موضوع می پردازیم و خیلی از سؤالات و ابهامات ذهنی شما را رفع می کنیم.
یک سازمان برای اینکه از رقبا عقب نماند و بتواند نوآوری و تغییر و تحولات جدید و سازنده ای داشته باشد، باید روی فناوری و تکنولوژی حساب ویژه ای باز کند. هر سازمان به یک سری عناصر مهم نیاز دارد تا به یک الگو و نمونه خوب از تحول دیجیتال تبدیل شود. ویژگی های کلیدی ایجاد نمونه های خوب تحول و به عبارتی مراحل تحول دیجیتال را معرفی کرده ایم:
• برنامه ریزی استراتژی کسب و کار دیجیتال: ترسیم یک استراتژی تحول دیجیتالی مؤثر که اهداف نهایی کسب و کار شما را مشخص می کند، اهمیت زیادی دارد.
• مشارکت مناسب با مشتری: کسب و کار شما باید نیازهای مشتریان را درک کند و خدماتی مطابق با نیازهای آنها ارائه دهد تا به خوبی آن ها را درگیر کند.
• تعریف فرآیند: یک فرآیند نقش بسیار مهمی در ایجاد نمونه های موفق تحول دیجیتال ایفا می کند.
• پیاده سازی ابزارها و فناوری مناسب: استفاده از ابزارها و فناوری مناسب بر اساس نیازهای تجاری شما برای ارائه تجربه عالی به مشتریان ضروری است.
• گرفتن تصمیمات مبتنی بر داده: بینش های کاربردی با استفاده از داده ها و تجزیه و تحلیل ها ارائه می شود که به تصمیم گیری مبتنی بر شواهد کمک زیادی می کند.
مدل بلوغ دیجیتال ۲۰۲۰۰ تجهیز سازمان به توانمندسازهای دیجیتال ازجمله حکمرانی و رهبری، استراتژی، فرهنگ و مهارت، نوآوری، فناوری و داده را شرط دستیابی به دستاورهای دیجیتال مدل کسب وکار و اکوسیستم، تجربه دیجیتال مشتریان، تجربه دیجیتال کارکنان و فرآیندهای دیجیتال می داند. هم افزایی توانمندسازها و دستاورهای دیجیتال در کنار هم، از سازمان زبده دیجیتال خواهد ساخت. منظور از حکمرانی دیجیتال، نظامی برای راهبری تحول دیجیتال در سازمان است که سیاست ها، ساختارها، فرایندها، و سازوکارهایی را برای حصول اطمینان از کسب ارزش و منفعت دیجیتال معین می سازد. همچنین رهبران دیجیتال رهبرانی اند که مسائل عصر دیجیتال را به خوبی تعریف و چارچوب دهی می کنند، با محوریت فناوری های تحول آفرین برای آنها راه حل ارائه می کنند، و ارکان سازمانشان را برای حرکت در مسیر دیجیتالی شدن هماهنگ می سازند.استراتژی دیجیتال با استفاده از فناوری های تحول آفرین سعی دارد قابلیت هایی درون کسب وکار ایجاد کند تا یک سازمان بتواند به شرایط متغیر بازار پاسخ دهد.
در خصوص اهمیت بعد فرهنگ و مهارت می توان گفت که برای یک تحول دیجیتال پایدار، وجود فرهنگ پذیرا بودن فناوری در سازمان ضروری است. فرهنگ دیجیتال همان فرهنگی است که سازمان های این عصر برای رهسپاری سفر دیجیتال باید در خود پرورش دهند.حرکت در مسیر تحول دیجیتال نیازمند زیرساخت توانمند فناوری است. در کنار تجهیز به فناوری ها، چگونگی راهبری و مدیریت فناوری اطلاعات در این مسیر اثربخش خواهد بود.
مشخص است که داده به سازمان های این عصر کمک می کند تا از فضای حدس و گمان خارج شده و به سوی پیش بینی های الهام بخش و آزمودن مستمر فرضیه ها حرکت کنند. امروزه داده ها بینش لازم برای تصمیم گیری را فراهم می آورند و دوران تصمیم گیری صرف بر پایه شهود و احساسات به پایان رسیده است.نوآوری دیجیتال نیز به معنای نوآوری در محصولات، فرآیندها یا مدل های کسب وکاری با استفاده از فناوری های دیجیتال است. نوآوری دیجیتال به استفاده از فناوری های دیجیتال برای حل مشکلات و مسائل کسب وکاری موجود اشاره می کند.مدل های کسب وکار دیجیتال، مدل های کسب وکاری اند که ارزش آفرینی برای سازمان ها را با محوریت فناوری های دیجیتال رقم می زنند.
تحولی که فناوری های دیجیتال در مدل های کسب وکار ایجاد می کنند می تواند جزئی یا اساسی باشد.پیشرفت های حاصل از حوزه فناوری اطلاعات و همچنین ظهور فناوری های دیجیتال برای انجام بهتر فرآیندهای سازمانی، شرایط مناسب تری را فراهم آورده است. فناوری های دیجیتال می توانند در بهبود روش های کاری در سازمان ها کمک دهنده باشند. بر اساس این رویکرد حذف، ساده سازی و خودکارسازی فرایندها انجام می شود.ورود به دوره تجربه کارکنان، یک انقلاب بزرگ در حوزه مدیریت منابع انسانی است. در این دوره با عوض شدن رفتار سازمان ها، با افراد به عنوان دارایی و سرمایه های سازمان برخورد نشده، بلکه به عنوان انسان رفتار می شود. تجربه کارکنان دربرگیرنده تمامی عواملی است که بر ادراک و احساس کارکنان دربارۀ محیط کاری و شغلشان تاثیرگذار است. فناوری های دیجیتال بیش از هر زمان دیگری تجربه مشتریان را تحت تاثیر قرار داده اند. فناوری های دیجیتال با ایجاد محیطی جذاب، تعاملی و کاملاً متفاوت، قادرند تجربه مشتریان را به صورت چشمگیری بهبود بخشند و انتظارات آنها را به بهترین نحو برآورده سازند.
تحول دیجیتال مزایای زیادی برای کسب و کارها دارد. دلایل بسیاری را می توان جهت روی آوردن کسب و کارها به سمت تحول دیجیتال ذکر کرد اما به نظر می رسد مهم ترین دلیل آن این باشد که آن ها مجبور به این کار هستند. در واقع این مسئله برای بسیاری، مسئله مرگ و زندگی است. دلایل زیادی وجود دارد که کسب کارها به این سمت سوق پیدا کنند که برخی از آنها بشرح زیر میباشد:
1. افزایش درآمد با تحول دیجیتال، یکی از مزایا و تاثیرات اصلی استفاده از فناوری های دیجیتال این است که تغییرات زیادی در روند فروش ایجاد می کند. فناوری دیجیتال باعث می شود که بازارهای وسیع تری به راحتی به کسب و کار شما دسترسی داشته باشند و مشاغل مختلف با اندازه ها و زمینه های مختلف از وجود کسب و کار شما مطلع شوند.
2. داده های یکپارچه مشتریان در عصر دیجیتال به این صورت که ساده سازی تجربه مشتری، یکی از اصلی ترین هدف های مهم و مشترک برای مدل کسب و کار تحول دیجیتال است. وقتی همه داده های موجود جمع آوری و به صورت یکجا متمرکز شوند و مورد استفاده قرار بگیرند، نمایندگان پشتیبانی مشتری، بهتر و آسان تر می تواند درخواست های مشتری را حل کند.
3. گردش کار بهینه، تحول دیجیتال بیشتر در مورد افزایش کارایی و افزایش ارتباطات با دیگران است. مشاغلی که از استراتژی تحول دیجیتال استفاده می کنند، شاهد زمینه های بهبود مانند افزایش همکاری بین کارکنان در سطوح مختلف و بهبود مدیریت عملکرد خواهند بود.
4. افزایش سرعت ورود به بازار برای محصولات و خدمات جدید و افزایش بهره وری کارکنان و افزایش پاسخگویی به درخواست های مشتری و پیش بینی و شخصی سازی بهتر محصولات و خدمات نسبت به تک تک مشتریان بهبود خدمات به مشتریان، به ویژه در ارائه تجربیات جذاب و خواستنی برای مشتری.
5. بهبود تجربه مشتری به این صورت که مشتریان مهم ترین ذینفعان هر سازمان هستند. تحول دیجیتال به مشاغل کمک می کند تا تجربه ای عالی برای مشتریان به وجود بیاورند و خدمات بهتری به آنها ارائه دهند. DT به سهولت اتصال داده های مشتری در سراسر سازمان کمک می کند.
6. کاهش هزینه های عملیاتی، شرکت ها دائماً در حال جستجو برای بهبود کارایی فرایندهای خود هستند. با وجود مدل کسب و کار تحول دیجیتال، هزینه های عملیاتی کاهش پیدا می کند این به دلیل کاهش زمان اجرای فرایندها، حذف وظایف جزئی و ترکیب ویژگی های جدید است.
7. افزایش سرعت ورود به بازار برای محصولات و خدمات جدید و افزایش بهره وری کارکنان و افزایش پاسخگویی به درخواست های مشتری و پیش بینی و شخصی سازی بهتر محصولات و خدمات نسبت به تک تک مشتریان بهبود خدمات به مشتریان، به ویژه در ارائه تجربیات جذاب و خواستنی برای مشتری.